سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از هر طرف از هر سو

صفحه خانگی پارسی یار درباره

به امید دیدار

باز هم نغمه نغمه رفتنه........

بعد یک هفته بودن در ایران و احساس نزدیکترین اعضای خانواده ام  و دوستانم باز دارم میرم.

من رفتن رو دوست دارم.ایستادن و رکود منو مرداب میکنه.

رفتنم برای خیلی ها سخته اینو کاملا میفهمم.

اما موندنم هم واسه خودم سخته.

دلم واسه تک تک اونهایی که عمیقا دوسشون دارم تنگ میشه اما چه باید کرد گاها ناچاری برای بدست آوردن خیلی چیزها و شاید به قول بهترین دوستم در راه کسب معرفت از خیلی تعلقات دل بکنی.

یک نوشته خیلی به دلم نشست

من نمیدانم و همین درد مرا سخت می آزارد

که چرا انسان

این دانا

در تکاپو هایش ره نبرده است به اعجاز محبت.

و نمیداند در یک لبخند چه شگفتی ها پنهان است.

من بر آنم که در این دنیا خوب بودن به خدا سهل ترین کارهاست.

من نمیدانم که چرا انسان تا به این حد با خوبی بیگانه است

و همین درد مرا سخت می آزارد

من به جستجوی تطهیر خودم از هرگونه ناپاکی  و بدی هستم.

من به دنبال آنم که اگر نمیتوانم کاری برای دوستی انجام بدم حداقل بد خواهش نباشم،حداقل نمک روی زخمش نباشم،می خواهم تا جایی که توان دارم بتونم کمک کنم به همه اونهایی که به عنوان یک دوست رو من حساب میکنند.

باز هم میگم......

تک تکتون رو دوست دارم

زیبا مادر بی همتایم

مجید پدر رئوف و دلسوزم رو

آرش برادر خالص و مهربانم رو

آناهید رو که یکی از بهترین دوستانمه

همه همکارای خوبم رو که خوشبختیشون آرزوی منه

تمام دانشجوهای خوبم رو که با محبتهاشون حس پیدا کردن یک عالمه خواهرو برادر جدید رو به من بخشیدند

زهرا که عنوان دوست براش کمه و باید بهش بگم یار همیشگی ام

استادی که من ازش راه میگرم........درس خالص بودن و خوب بودن رو به من می آموزه

و همه و همه اونهایی که محبتشون را خالصانه و بی توقع ارزانی من میکنند.

من رو دعا کنید.

به امید دیدار خیلی زود