سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از هر طرف از هر سو

صفحه خانگی پارسی یار درباره

در این اقلیت به روی شما باز است اگر میخواهید انسان باشید

تا حال به مفهوم اقلیت اندیشیده اید؟

این واژه زمانی برایم بی مفهوم مینمود اما امروز هر چه بیشتر معنای آن را در می یابم.

به نظر شما قرار گرفتن در اقلیت چه مزایا و معایبی دارد....

این اقلیت ممکن است اقلیت دینی،اقلیت قومی،اقلیت اجتماعی و اقتصادی و .... باشد

اما آنچه من با آن مواجهم و شاید بسیاری نیز با آن مواجه شده اند قرار گرفتن در اقلیت طرز زندگی و باورهاست.

اینکه ساختار ذهن و اندیشه ات،نحوه زندگیت،باورهایت و حتی آرزوهایت با اکثریت موجود تناسبی ندارد.

این گروه اقلیت زمانی که موفق میشوند همگروه های خود را بیابند همواره از دردی مشترک سخن می گویند و آنهم این است که چرا کسی ما را درک نمیکند.

 من تجربه همیشگی از بودن در این گروه را داشته ام.

شاید مفاهیم زندگی،ارزشها و باورها برای من و امثال من متفاوتند.

ما در مسیر خود بیشتر به کمال می اندیشیم .....

اما امروز شاهد آنیم که اکثریت فقط در جهت حفظ منافع موجود به سر میبرند .

انسانهایی که با من هم نظرند یقیناً تجربیات تلخی از حضور در جمع دارند چرا که  ازبحث های لذت بخشی متنفع نمیشوند و ناچارند شنونده باشندو بیش از پیش احساس تنهایی کنند.

مهمانی های زنانه را که بسیار تجربه داشته ام مثال میزنم....

آن هم حال در شرایطی که اکثر حاضران این مهمانی ها را افراد تحصیلکرده و به اصطلاح  مترقی تشکیل میدهند.

بحث های شیرین این مهمانی ها اعمند از طلا و جواهرات،رژیم های لاغری، آشپزی،غیبت و انتقاد از آنهایی که از روی بد شانسی فرصت حضور در این محفل را از دست داده اند.

افسوسم از این است که چرا اینگونه شده ایم..تمام موارد بالا در مسیر زندگی وجود دارند و اجتناب ناپذیرند اما آیا تمام درد ما لاغری و یا طلاو جواهر و مدل لباس و موست؟؟؟؟

امروزه می بینیم که در جوامع مترقی غیر از عده ای از مدل ها و سوپر استارها ما بقی روز به روز به سادگی روی میآورند ما روز به روز تشریفاتی تر میشویم.

ادعای مسلمانیمان گوش همگان را کر کرده  اما از ساده ترین آداب آن که تاکید بر سادگی و تزکیه و تطهیر نفس روح است فاصله گرفته ایم.

ما عادت کرده ایم که نظاره گر باشیم..سعی نداریم تا از استعداد ها و توانایی هایمان بهره مند شویم تا مشکلی را حل کنیم.

مشکلاتی که با اندک حرکت ما قابل حل هستند

خود را کنار کشیده ایم و می گوییم من راحتم چرا باید کاری بکنم؟؟؟

مگر شعر بنی آدم اعضای یکدیگرند تابلوی فرهنگ غنی ما نیست؟؟؟

کجاست عمل به این شعر؟؟

این همه اسراف و حیف و میل برای چیست در حالیکه هزاران انسان در حسرت غذا و آب آشامیدنی پاک به سر میبرند.

برای دخترانمان جهیزیه های چند میلیونی تهیه میکنیم در حالیکه با یک دهم آن میتوان دختری را با جهیزیه ای ساده روانه خانه بخت کرد

حرص ماشین و منزل و فرش و نقره وجود ما را پرکرده و روز به روز بیشتر در این باتلاق فرو میرویم وای بر ما!

مراسم های ترحیممان هم تبدیل به عرصه خود نمایی و تبلیغات شده است

به جای آنکه به گرسنگان غذا بدهیم انسانهای سیر را سیرتر میکنیم.!!!

بعد که می گوییم  ما ین مراسم ها را تحریم کرده و نمی آئیم همه ناراحت میشوند و به جای مراجعه به خود ما را عجیب غریب توصیف میکنند!!!!

عزیزان ما عجیب و غریب نیستیم فقط و فقط انسانیم....

ما نمی توانیم بخوریم و شاهد دیس های پر از برنجی باشیم که دست نخورده باقی می مانند ،آن هم در حالیکه بسیاری در حسرت چند قاشق از آن برنج هستند.

 کارفرماهای محترم روی صحبت با شما هم هست.....حقوق میدهید و بیگاری میکشید.....در کدامین فرهنگ چنین چیزی تعریف شده اشت؟آقایان محترم دوران برده داری به سر رسیده است.

من شاهد کسانی بودم که با گرفتن وام های کلان شروع به احداث کارخانه نموده اند و 10 ها انسان را با هزار امید به کار گرفته اند...بعد هم وام را نوش جان نموده و با دیدن مشکلات عدیده این کارگران ککشان هم نگزیده است....کارخانه هم به حال خود مانده و دستگاههای خارجی خاک میخورند...

روی صحبتم با این آقایان است..کسانی که از نزدیک با آنها کار کرده ام...چطور سر بر بالشت میگذارید...این زندگی های پر مشکل و گرفتاری و سست پایه نوش جانتان باد چرا که شما حق بسیاری را نا حق کرده اید

مراسمهای مذهبی ما تبدیل به مراسم های سرو غذا گشته است

چند جور شیرینی...آب میوه..غذا....؟؟؟؟

مگر نان و پنیر و خرما چه اشکالی دارد؟

آنقدر ناگفته هست که چندروز هم بنویسم تمامی نخواهد داشت

کمی به خودمان بیاییم

خانم ..آقا ...

بله ما اقلیتیم

ما عجیب و غریبیم

اما به انسان بودن خود افتخار میکنیم

در این اقلیت به روی شما باز است اگر میخواهید انسان باشید


راه حل بحران اقتصادی

راه حل بحران اقتصادی جهانی

این روزها در تمامی اخبار و روزنامه ها و به طور کلی رسانه ها بحث بحران اقتصادی جهانی مرتب به چشم میخورد.

این بحران ناشی از استفاده بی ملاحظه از منابع،افراط درسرمایه گذاریهای فردی،افزایش سپرده های بانکی شخصی با هدف متنفع شدن از بهره بیشتر و نهایتاً کسب منفعت فردی بیش از منافع جمعیست.

درگیری کشور های پیشرفته به دنبال پیاده سازی هر چه بیشتر سیستم سرمایه داری در این بحران به وضوح به چشم میخورد.

تمام دنیا از این بحران متاثر گردیده و شرکتهای بزرگ و مطرح هم از امواج سهمگین این بحران در امان نیستند.

آمار بالای بیکاری،درصد بالای تورم،نوسان شدید بازار بورس و ارز،ورشکستگی شرکتها و کارخانه های بزرگ ،افت صادرات  و......تبعات بارز این بحران میباشند.

در این آشفته بازار که روز به روز به سوی انحطاط سیستم ها ی اقتصادی در حرکت است اجرای راهکاری مناسب موجبات نجات از این بحران را فراهم خواهد آورد.

یکی از این راهکارها اجرای اقتصاد اسلامیست. چنانچه سازمان رسمی واتیکان در مارس 2009 یکی از راههای فرار از این بحران را اجرای بانکداری اسلامی عنوان نمود.

پاپ شدیدا ً به اجرای بانکداری اسلامی و گردش سریعتر پول تاکید ورزیده و با انتقاد شدید از سیستم سرمایه داری به اعمال قوانین جدیدی در حوزه اقتصاد اصرار ورزیده است.

اقتصاد اسلامی به استقرار سیستم های اقتصادی اهتمام داشته و از بهره و دروغ و قمار در اقتصاد اجتناب میکند.

در اقتصاد اسلامی اعتماد و امنیت به عنوان یکی از فاکتورهای اساسی به چشم میخورد در حالیکه امنیت در دنیای اقتصادی امروز رو به زوال رفته است.

امنیت در اقتصاد باعث میشود تا انسانها بیش از پس انداز به دنبال روانه کردن نقدینگی خود در سیستم اقتصادی شده و به جای ساکن ماندن این نقدینگی  ها در بانکها و حتی گاو صندوق منازل این مبالغ وارد سیستم اقتصادی شده و چرخ های اقتصادی به حرکت در آید.

بنا به اجرای اقتصاد اسلامی و بر پایه اصل های حاضر در آن فقر میتواند با کمک قشر مرفه از میان برداشته شود و با جاری نمودن سرمایه آنها بسیاری از انسانهای محروم نیز از رفاه نسبی برخوردار شوند .

تاسیس کارخانه ها و کارگاهها؛ایجاد فرصتهای بیشتر شغلی در حوزه خدمات میتواند کمک بسیاری به حل مشکل فقر و همین طور کسب در آمد و تولید بیشتر گردد.

اما متاسفانه آنچه که امروز شاهد آنیم فقیر شدن بیش از پیش قشر کم توان و ثروت مند شدن بیشتر قشر ثروتمند و غنی هستیم که این را هم باید در نبود امنیت اقتصادی وسیاسی جستجو کرد.

سرمایه دار به جای تاسیس کارخانه یا کارگاه ترجیح میدهد تا پول خود را در بانک نگهداری نموده و از بهره آن متنفع شود.

قطعاً دوام چنین سبکی روز به روزنه تنها بر مشکلات اقتصادی بلکه بر مشکلات فرهنگی و اجتماعی نیز خواهد افزود و آمار بالای فساد و اعتیاد و سرقت و قتل را نیز از خود متاثر خواهد نمود.

در دنیای امروز پول دیگر یک وسیله نیست بلکه یک هدف است.

انسانها بی توجه به حیات اخروی مرتب در صدد اندوختن سکه ای بیشتر برای خود هستند و ارزشهای زیبای انسانی نیز کمرنگ گشته است.

در قران کریم خداوند تبارک  تعالی بارها از احسان سخن به میان آورده است اما امروزه این ارزشها به دنبال حرص کسب هر چه بیشتربرای خودم، به دست فراموشی سپرده شده است.

بهره با اینکه بسیار جذاب به نظر میرسد اما حقیقتاً یکی از عوامل بحران اقتصادی به شمار میرود چنانچه ایالت متحده امریکا و انگلستان با ایجاد سیستم های بدون بهره سعی در حل بحران نموده اند.

حتی بانکهای مطرحی چون سیتی بانک نیز در بخش های پایه سیستم بانکداری خود شروع به استفاده از بانکداری اسلامی نموده است.

کشورهای پیشرفته امروزه به دنبال بحران اقتصادی به دنبال مدلی مناسب جهت حل بحران هستند و اقتصاد اسلامی که بر مبنای امنیت واعتماد و تقوی و علم پایه گذاری گردیده است و در عین حال مرتباً اشاره به گردش سرمایه در بازاردارد میتواند راهکار مناسبی پیش روی این بحران باشد.

پائین آوردن نرخ بهره،تشویق به سرمایه گذاری در راستای تاسیس کارخانه ها  و شرکتها، ثابت نگه داشتن نرخ تورم و ...

از فاکتورهایی هستند که مطابق با اصول اقتصاد اسلامی میتوانند به نجات از بحران کمک نمایند.


روان شناسی سیاسی (بخش پایانی)

 نویسنده در بررسی ساختاری جامعه ترکیه به  بحث فئودالیسم می پردازد که در گذشته بسیار رایج بوده و بودن خان ها در قبایل و عشیرتها رواج داشته است و این نیز به ساختار روان شناختی جوامع آن موقع بر میگردد که همواره در آن مردم به بودن یک فرد متمایز از بقیه احساس نیاز مینمودند و حضور فردی با عنوان خان و تبعیت بی چون و چرا از وی و باور اینکه تمام رفتارها ،عملکرد ها و تصمیم های این یک فرد می تواند در کل جامعه تعمیم پیدا کند وجود داشته است که آن نیز به ساختار ضعیف روانی مردمان آن دوران اشاره مینماید.

پس از ظهور آتا ترک و برپا شدن جمهوری ترکیه این شخصیت شروع به رواج دمکراسی مینماید .یقیناً محقق نمودن دمکراسی در یک حرکت یک شبه ممکن نیست و با گذر زمان ممکن است .اولینپایه های دمکراسی ابتدا در داخل خانواده نهاده میشود همانگونه که شاهد هستیم در گذشته تمامی تصمیمات توسط پدر خانواده گرفته میشد و سایر اعضای خانواده مجبور به تبعیت از تصمیم مافوق ترین عضو خانواده یعنی پدر بودند اما امروزه ما شاهد اظهار نظر و حتی تصمیم گیری سایر اعضای خانواده می باشیم که این خود گامی موثر در راستای فرهنگ سازی دمکراسی به احتساب می آید.

از آنجائیکه بحث ترور و تروریسم در این کتاب بسیار مطرح است نویسنده به بررسی گروه تروریست های عرق پرست میپردازد و فاکتور های متعددی را در شکل گیری حرکتهای آنها موثر میشمارد.

یکی از عواملی که به آن اشاره دارد رنجیدگی خاطر عرقیت های مختلف است که ما حصل عدم اجرای متعادل و منصفانه دمکراسی

توسط حکومت میباشد و با تاثیر عمیق بر حس عرقیت پرستی، آنها را در مسیر انجام این حرکتها قرار می دهد .

در این میان حرکت گروه های تروریستی نظیر PKK را نتیجه چنین بی عدالتی هایی در اجرای دمکراسی میداند .

نویسنده در این کتاب به تاثیر خانواده در شکل گیری طرز تفکر و شخصیت افراد اشاره دارد و با بررسی 5 فصل در زندگی کودک ازتولد تا 6 سالگی از دید روان شناختی، به اهمیت نقش خانواده و سایر عوامل بیولوژیک نظیر نحوه تولد و تغذیه کودک و نوع رفتار با وی بسیار اهمیت داده و 7 سالگی و ورود کودک به حیات تحصیلی را به عنوان فصلی جدید در زندگی اشخاص تلقی مینماید چرا که در آن کودک برای اولین بار از خانواده جدا شده و پا در عرصه زندگی اجتماعی مینهد و ساختار فکری اش شروع به رشد مینماید.

سپس سن بلوغ فرا میرسد.او در این بخش شدیداً سالهای بلوغ را اساسی تلقی نموده و علاوه بر اشاره به جنبه های فیزیولوژیکی به بخش روانی آن بهای زیادی داده است .این سالها یکی از خطرناک ترین سالها در حیات انسان به شمار میرود و معمولاً گروههای تروریستی عوامل خود را از گروه حاضر در این سن انتخاب مینمایند چرا که بدلیل وجود بستری مناسب به راحتی میتوانند در ذهن آنان رسوخ نموده و خواسته های خود را به عنوان یک باور در ذهن آنان القا کرده و سپس از آنها در راستای فعالیت های خود بهره گیرند. نکته جالب توجه آن است که اکثر افرادی که در چنین گرو هایی فعالیت نموده بودند بعد از سپری مرحله بلوغ  و قدم  نهادن در مرحله جوانی و میان سالی از انجام چنان فعالیت هایی اظهار ندامت کرده و اذعان دارند که اگر مجدداً به آن دوره برگردند جذب چنین حرکتهایی نخواهند شد.

یکی از نکات بسیار جالب اشاره شده به آن، بحث عدم وجود دمکراسی در این گرو هها بر خلاف هدف آنها مبتنی بر استقرار و اشاعه دمکراسیت چنانچه زمانی که اعضای گروه دستگیر شده و لب به اعتراف می گشایند همواره شاهد سیستم کاملا استبدادی در داخل گروه ها هستیم.

تاریخ به دید  روان شناسی این نویسنده ماحصل پیروزی ها و شکستهای تلخ انتخابی است و تاثیر آن سالهای سال در ذهن ملت و تاریخ یک کشور پابرجا می باشد.

 

مطالعه کتاب برای من بسیار سودمند واقع گردید و برداشت شخصی و آموخته هایم را جهت انتقاد و بحث و هر گونه اظهارنظری در این حوزه روی وبسا یتم قرار دادم تا فرصت یادگیری از محضر اساتید،دانشجویان و علاقه مندان را بدست آورم.

پایان